می ترسم شبی کسی بداند(‫بَپ)

تو هنوز دلت با ما نیست

می ترسم شبی کسی بداند(‫بَپ)

تو هنوز دلت با ما نیست

ﺭﻭﻱ ﺩﻳﻮاﺭ ﻧﻮﺷﺘﻴﻢ

ﺭﻭﻱ ﺩﻳﻮاﺭ ﻧﻮﺷﺘﻴﻢ

و ﺷﻬﺮ ﺭا

ﭘﺮ اﺯ ﻫﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮاﺳﺘﻴﻢ

ﺷﻌﺎﺭ ﻛﺮﺩﻳﻢ

و ﭼﻪ ﭼﻴﺰ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﺮﺩ

ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻤﻪ ی ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ

و ﭼﻮﻥ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ

و ﻫﻤﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻮﺭ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ

ﮔﺮﺧﻴﺪﻳﻢ


ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﻣﺎ ﮔﻔﺘﻴﻢ

ﻣﺮﺩﻩ ﺑﺎﺩ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﺎﺩ ﻫﻢ

ﺧﻮاﻫﻴﻢ ﮔﻔﺖ

و ﺩﻳﻮاﺭﻫﺎﻱ ﺷﻬﺮ ﭘﺮ ﺭﻧﮓ ﺗﺮ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد