می ترسم شبی کسی بداند(‫بَپ)

تو هنوز دلت با ما نیست

می ترسم شبی کسی بداند(‫بَپ)

تو هنوز دلت با ما نیست

ﭘﺮﺳﺎﻥ ﻣﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﻱ

ﭘﺮﺳﺎﻥ ﻣﻦ ﻣﻲ ﺷﻮﻱ

ﻣﻲ ﺷﻨﻮﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ

ﺩﻋﺎﻳﻢ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ

ﻣﻲ ﺷﻨﻮﻡ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ


ﻧﮕﺮاﻥ ﻣﻦ ﻧﺒﺎﺵ, ﻣﺎﺩﺭ

ﻣﻦ ﺧﻮﺑﻢ

ﺩﻛﺘﺮ ﻫﻢ ﺭﻓﺘﻪ اﻡ

ﻣﻌﺎﻳﻨﻪ ﻫﻢ ﺷﺪﻩ اﻡ

ﺧﺒﺮ ﺧﻮﺑﻲ ﻫﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ اﻡ

ﻛﻪ ﺩﻳﻮاﻧﮕﻲ 

ﺁﻧﻘﺪﺭ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺪ ﻧﻴﺴﺖ

و ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﻳﺪﻩ اﻡ

ﺩﻳﻮاﻧﻪ ﻫﺎﻳﻲ ﺭا

ﻛﻪ ﻓﻘﻄ ﻣﻲ ﺧﻨﺪﻧﺪ


ﻣﺎﺩﺭ

اﻳﻨﺠﺎ ﭘﺮﺳﺘﺎﺭﻫﺎ ﺯﻳﺒﺎﻳﻨﺪ

ﻭﻗﺘﻲ ﻛﻪ

ﺯﺷﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ

ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭا ﻛﻪ ﻣﻲ ﺷﻨﺎﺧﺘﻢ


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد