آرزوهایت را در مشتت سفت بنگاه
که روزها می گذرد
مبادا تردیدی مشتت را از هم بگشاید
و از آن مشت بسته پر از آرزو
جز خاطره چیزی برایت نماند
زمزمه ات را
بر لبانم نزدیک کن
آنقدر که دزد شوم
لبانت را